هنردرمانی
وقتی اسم فعالیت هنری میاد اکثر آدما دنبال یه چیز خیلی خلاقانه هستن پس با همین استدلال خودشونو از لذت فعالیت هنری محروم میکنن، چون مهارت لازم رو ندارن، اما مارگارت نامبرگ از اولین افرادی بود که متوجه شد هنر میتونه جنبه درمانی وعمومی داشته باشه. ایشون زمانی که مشغول تعلیم نقاشی به کودکان بودند متوجه شدن که هنر خیلی به تداعی آزاد کمک میکنه، هنر میتونه ناخوداگاه رو بدون سانسور وبه شکل نمادین و عینی تحویلمون بده.
هنردرمانی چیست؟
هنردرمانی روشی هست که در آن افراد با استفاده از نیروی خلاقیت میتونن درونیاتشون رو آشکار کنند، نسبت بهش آگاهی پیدا کنند، بینش خودشون رو گسترش بدن و در نهایت مجهزتر با مشکلات روبه رو بشن. شروع هنردرمانی در واقع برمیگرده به یه چیزی حدودای قرن بیستم در اروپا زمانیکه هزاران نفر بخاطر بیماری سل مجبور بودن در آسایشگاه قرنطینه بشن و برای همین از هنر استفاده میکردن برای ارضای نیاز آزادی که ازش محروم شده بودند، فک کنم وضعیتشون واسهی همهی ما قابل درکه چون ماهم قرنطینه شدن رو در زمان کرونا تجربه کردیم. (ولی واژه ی هنردرمانی مستقیما توسط آدرین هیل درسال1942 به کار میره.)
بعضیها معتقدن هنر در واقع همون بیان احساس هست، وقتی که بروز کلمات با شکست مواجه میشه هنر ابزاری اثر بخش برای ارتباط است. پس هنردرمانی میتونه برای افرادی که مشکلات ارتباطی یا تعارضات سرکوب شده دارند مفید باشه. مثلا: برای افراد مبتلا به اوتیسم که معمولا به صدا حساسند و ارتباط کلامی باهاشون سخته هنردرمانی میتونه خیلی موثر واقع بشه. پس یکبار دیگه به اختصار میگم اثرات هنردرمانی بالینی شامل: کسب آگاهی، حل مسئله، رهاسازی هیجانی، آشکار کردن عناصر ناخودآگاه، روبه رو ساختن فرد با تعارضات و در نهایت انسجام و فردیت.
انواع هنردرمانی
نقاشی- رنگ آمیزی- مجسمه سازی- کلاژسازی- موسیقی درمانی-نوشتاردرمانی-تئاتر درمانی و… الان ممکنه واستون سوال پیش بیاد پس با این حساب کلاس هنری همون هنردرمانی هست؟ شاید تو نگاه اول هنردرمانی شبیه یه کلاس هنری بنظر برسه شاید حتی لازم باشه یه سری مهارتها وتکنیکها رو یادبگیریم ولی در نهایت این دو متفاوتن واهداف متفاوتی هم دنبال میکنند.
در کلاسهای هنری انتظار میره یه اثر هنری خلق بشه، خلاق باشی ونگاهی تازه به جهان درون و بیرون خودت داشته باشی. یه سری تکنیکهای خاص رو رعایت کنی ولی در هنردرمانی هدف ما فقط متوجه درونیات هست ما اصلا به دنیای بیرون کاری نداریم. ایجاد فضایی امن برای پردازش ودرمان تعارضات ومشکلات درونی. آلن دوباتن درکتاب هنر همچون درمان میگوید: هنر هم مانند دیگر ابزارها قادر است تواناییهای ما را به فراتر از آن چیزی که طبیعت از ابتدا در اختیارمون قرار داده است گسترش دهد. هنر میتواند برخی از ضعفهای روحی یا به عبارتی نقایص روانشناختی مارا جبران کند. چون من خودم تئاتر و هنرهای نمایشی رو دوست دارم واستون ویژه از تئاتر درمانی مینویسم.
تئاتردرمانی
تئاتر درمانی یکی از زیر مجموعههای روان درمانی است مثل سایر هنرهای درمانی، حتی یه جورایی شبیه گروه درمانی هست که در آن ویژگی های منحصر به فرد شخصیت، ارتباطات بین فردی، تعارضات و کشمکشها مورد بررسی قرار میگیرد. در تئاتر درمانیهای امروزی مایههایی از گروه درمانی،گشتالت درمانی، روش تحلیل روابط ورفتار درمانی به کار میرود.
تحقیقات ثابت کردهاست که دیدن هیجانات دیگران به عنوان تماشاچی میتواند به کاهش هیجانات شخصی کمک کند. درنهایت به عنوان حسن ختام توجهتون رو جلب میکنم به مروری بر مقاله ای که اخیرا خوندم: در این مقاله تاثیر هنردرمانی بر کاهش علائم افسردگی کودکان پسری بررسی شد که والدینشون طلاق گرفتند، رویکرد نقاشی درمانی بود و روی یه گروه 30 نفره در سال هزار و چهارصد و دو صورت گرفت که در جریان این آزمایش به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیمبندی شدن بچهها و برای بچه های گروه آزمایش10 جلسه 40 دقیقهای نقاشی درمانی اجرا میشد و در نهایت وقتی گروه آزمایش رو با گروه کنترل مقایسه کردند دیدند که در بچههایی که درمان «نقاشی درمانی» دریافت کردند علائم افسردگی به شکل چشمگیری کاهش یافت.
ممنون که تا اینجا با من همراه بودید.